جدول جو
جدول جو

معنی متجاوز شدن - جستجوی لغت در جدول جو

متجاوز شدن
تعدی کردن، تهاجم نمودن، از حد گذشتن، بیش شدن، بالا زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متساوی شدن
تصویر متساوی شدن
برابر شدن برابر شدن: و اعوام و ملوک متساوی شدی
فرهنگ لغت هوشیار
ممتاز شدن، مشخص شدن، شاخص شدن، متفاوت گشتن، جدا شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
باب شدن، رایج گشتن، مرسوم شدن، مد شدن، متعارف شدن
متضاد: منسوخ شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جسارت ورزیدن، گستاخ شدن، جسور شدن، متمرد شدن، گردن کشی کردن، عاصی شدن، بی پروایی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
معتکف شدن، گوشه نشینی اختیار کردن، مقیم شدن (در عتبات عالیات)
فرهنگ واژه مترادف متضاد